فیلبک و گروکر اهمیت مدیریت سرمایه در گردش را از طریق تجزیه و تحلیل مدیریت سرمایه در گردش 32 گروه صنعتی غیرمالی در آمریکا بررسی نمودند. بر اساس یافتههای آنها تفاوت قابل ملاحظهای بین رویههای سرمایه در گردش شرکتها در صنایع مختلف وجود دارد. علاوه بر این، رویههای سرمایه در گردش بین صنایع تغییرات زیادی دارند (فیلبک و گروکر، 2005). باداچی در پژوهش خود با موضوع «اثر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد و سودآوری شرکتها» یک رابطه معنیداری را بین چرخه تبدیل وجه نقد و بازده داراییها نشان داد. در این پژوهش اجزا مختلف چرخه تبدیل وجه نقد مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصله حاکی از آن بود که موضوع مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای بزرگ از اهمیت بالایی برخوردار است (پاداچی، 2006). سولانو و همکاران در پژوهشی که با موضوع «اثر مدیریت سرمایه در گردش بر قابلیت سوددهی شرکتهای کوچک» انجام دادند رابطه معنیداری را بین این دو متغیر برقرار کردند. آنها نشان دادند که اصولاً شرکتها از اعتبار تجاری خود در این زمینه بیشتر استفاده میکنند و این کار باعث بالا رفتن دوره پرداخت و از طرف دیگر باعث کوتاهتر شدن چرخه تبدیل وجه نقد و بالا بردن بازده داراییهامیشود (سولانو و همکارانش، 2007 ). رحمان و نصرتاثیر مدیریت سرمایه درگردش روی سود آوری 94 شرکت فهرست شده در بورس پاکستان را طی دوره 2004 – 1999 بررسی نمودند. او تاثیر متغییرهای مختلف سرمایه در گردش شامل میانگین دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودی کالا، میانگین دوره پرداخت و چرخه تبدیل وجه نقد را بر روی سود عملیاتی خالص شرکتها مطالعه نمود و به این نتیجه رسید که یک رابطه معکوس قوی بین نسبتهای سرمایه در گردش بالا و سود آوری شرکت وجود دارد. علاوه بر این، مدیران میتوانند برای سهام داران از طریق کاهش چرخه تبدیل وجه نقد تا یک سطح مطلوب ایجاد ارزش نمایند. این بررسی مطالعات مشابه را در خصوص رابطه سرمایه در گردش و سود آوری تایید می کند(رحمان و نصر، 2007). مطالعه صورت گرفته بر روی یک نمونه از شرکتهای تولیدی ترکیهای طی دوره 2007-1998 به منظور بررسی ارتباط بین سود آوری و مدیریت سرمایه در گردش نشان داد که دوره حسابهای دریافتنی، دوره موجودی کالا و اهرمها به طور منفی و با اهمیتی بر سود آوری شرکت تاثیر میگذارد. در حالی که رشد شرکت (در غالب فروشها) به طور مثبت و با اهمیتی بر سود آوری شرکت تاثیر میگذارد. با این وجود چرخه تبدیل وجه نقد، اندازه شرکت و داراییهای مالی ثابت از لحاظ آماری تاثیر با اهمیتی بر سود آوری شرکتهای مورد بررسی ندارد. نتایج پیشنهاد میکند که سود آوری شرکت از طریق کاهش دوره حسابهای دریافتنی و موجودی کالا افزایش مییابد ( سمیلاوغلو و دمیرنیس، 2008 ). فرناندزتحقیقی جهت بررسی رابطه بین EVA و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) را انجام داد که نمونه وی شامل 269 شرکت بود . وی به این نتیجه رسید که همبستگی بین EVA و ثروت ایجاد شده برای سهامداران تنها66 /17 ٪ می باشد و 60 شرکت که دارای EVA منفی بودند دارایCSV مثبت و 64 شرکت که دارای EVA مثبت بودند دارای CSV منفی بودند نهایتاً وی نتیجه گرفت که EVA توان اندازه گیری ثروت ایجاد شده برای سهامداران را دارا نمی باشد ( فرناندز، 2010). در طی تحقیقی به این نتیجه رسیدهاند که ارزشیابی عملکرد موسسهها و شرکتهای سهامی به سودهای حسابداری و جریان نقدی عملیاتی بستگی دارد و باید تفاوت بین سودهای حسابداری در ارزیابی قائل شد (یانگ وانگ و دو، 2008). کلین و میدو در تحقیقی بیان کردند که یکی از عواملی که در ارتباط با تشریح نوسان قدرت توضیح دهندگی سود با ارزش شرکت در طول زمان حائز اهمیت است، تغییر اندازهی شرکت میباشد. با بزرگتر شدن اندازهی شرکت انتظار میرود که توجه سرمایه گذاران به سود بیشتر معطوف شود. با توجه به حصول اطمینان سرمایه گذاران از تداوم فعالیت و سودآوری شرکتهای بزرگ، آنان برای ارزش گذاری سهام توجه خود را به سود هر سهم معطوف میکنند. و معیار ارزیابی عملکردی سود حسابداری میباشد (کلین و می دو، 2011) بیدل و سئو در تحقیقی محتوای اطلاعاتی نسبی سودهای عملیاتی را در صنایع مختلف مورد بررسی قرار دادهاند. آنها نشان دادهاند که در بعضی صنایع سودهایعملیاتی معیار قویتری بر ارزیابی فرصت سرمایه گذاری به شمار میآید (بیدل و سئو، 2012) توبین (1969) به منظور ارزیابی سودآوری پروژههای سرمایهگذاری، از نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سرمایهگذاری استفاده نمود، که این نسبت به شاخص Q توبین (Q توبین ساده) شهرت یافت. هدف وی برقراری یک رابطه علت و معلولی بین شاخص Q و میزان سرمایهگذاری انجام شده توسط شرکت بود. ملبورن و همکاران (1997) در تحقیقی تحت عنوان «در جستجوی بهتر ین معیار ارزیابی عملکرد مالی» رابطه همبستگی بین دو معیارEVA و REVA (ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده) را مورد بررسی قراردادند. به این نتیجه رسیدند که توانایی معیارREVA در پیش بینی ایجاد ارزش بیشتراز معیارEVA می باشد. (WEDZKI،2003 )چرخه تبدیل نقدی به عنوان یکی از بهترین معیار ارزیابی اثربخشی در نظر گرفته شده است که کار مدیریت سرمایه و تاثیر آن بر نقدینگی شرکتها را نشان میدهد. 2-6-2- بررسی نتایج پژوهشهای صورت گرفته در داخل کشور حقیقت و قربانی (1386) تحقیقی در مورد رابطهی سود و جریانهای نقدی با ارزش شرکت در چارچوب مدل چرخهی عمر انجام دادند نتایج تحقیق مؤید آن است که در دورهی بلوغ محتوای اطلاعاتی سود به شکل معناداری بیشتر از محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی است. فاطمه صداقتی پاشاکی در تحقیقی تحقیق رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی قرار داده که در این تحقیق نمونه آماری این تحقیق شامل ۲۷ شرکت میباشد که بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این تحقیق اثر متغیرهای مختلف سرمایه در گردش شامل متوسط دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودی کالا، متوسط دوره پرداخت بدهی و چرخه تبدیل وجه نقد بر سود عملیاتی خالص شرکتها برررسی شد.نتایج تحقیق نشان میدهد بین دوره وصول مطالبات و سود عملیاتی رابطه معکوس وجود دارد. یعنی با کاهش دوره وصول مطالبات، سود آوری شرکتها افزایش خواهد یافت. و بین دوره گردش موجودی کالا، متوسط دوره پرداخت بدهی، چرخه تبدیل وجه نقد و سود عملیاتی رابطه معنی داری پیدا نشد زهرا نظریه (1379)، در تحقیقی با عنوان «ارزیابی رابطه بین سود سهم و ارزش افزوده اقتصادی در شرکتهای محصولات کانی غیرفلزی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سالهای 1372- 1377» به این نتیجه رسید: الف- بینEVA و EPS رابطه همبستگی معناداری وجود ندارد. ب- معیارEVA از نظر اثربخشی برای بررسی عملکرد شرکتهای کانی غیرفلزی مناسبتر از EPS می باشد. غلامرضا رضایی (1389)، تحقیقی با عنوان « تاثیر وجود رابطه همبستگی بینEVAو ROE درارزیابی عملکرد شرکتهای صنعت وسائط نقلیه بورس اوراق بهادارتهران» جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه علامه طباطبائی به عمل آمد. که نتیجه آن عبارت است از: عدم وجود رابطه معنادار بین EVAو ROE ( نرخ بازده حقوق صاحبان سهام) طالبی در پژوهش خود با عنوان ارزیابی وضعیت موجود مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای ایرانی به بررسی وضعیت موجود سرمایه در گردش و تاثیر آن بر وضعیت نقدینگی شرکتها و همچنین شناخت سایر عوامل موثر بر نقدینگی شرکتها پرداخته است. در این پژوهش به بررسی این نظریه که شرکتهایی که روشهای متفاوت سرمایه در گردش به کار میبرند وضعیت نقدینگی متفاوتی دارند پرداخته شده است. نتیجه کلی این پژوهش حاکی از این است که «مدیریت وجه نقد، مدیریت مطالبات و روشهای تامین مالی» بر وضعیت نقدینگی اثر دارند و مدیریت موجودی کالا از نظر آماری معنیدار نیست در این پژوهش علاوه بر بررسی رابطه بین روشهای مدیریت سرمایه در گردش و وضعیت نقدینگی در قالب یک فرضیه اثر ماهیت شرکتها بر نقدینگی آنها نیز بررسی شد. (ماهیت فعالیت واژهای است که به جای میزان تاثیر پذیری هر شرکت از عوامل محیطی موثر بر نقدینگی به کار میرود). بررسی مزبور نشان داد که وضعیت نقدینگی شرکتها به مقدار زیادی تحت تاثیر ماهیت فعالیت شرکتها است. در دو فرضیه جداگانه تفاوت روشهای مدیریت سرمایه در گردش در شرایط اقتصادی متفاوت بررسی شده است این بررسی نشان میدهد که وضعیت نقدینگی شرکتها در دو دسته شرایط تفاوت معنی دار از هم دارند و بیانگر تفاوت رفتار مدیریت سرمایه در گردش شرکتها در شرایط اقتصادی متفاوت میباشد. البته این فرضیه که، در شرایط اقتصادی که هزینههای تامین مالی پایین بوده است، مدیریت موجودی ضعیف بوده تایید نشده است (طالبی، 1377) .
[یکشنبه 1398-12-11] [ 04:51:00 ب.ظ ]
|