یکی از این انگیره ها وسایل ارتباط جمعی از قبیل روزنامهها، رادیو، سینما و تلویزیون است. تجربه انسان معاصر از مکانهای جدید و افکار جدید از راه آموزش در مدرسه افزایش مییابد. حتی اگر او خود به طور مستقیم ازآموزش در مدرسه استفاده نکند بچههای او به طور غیرمستقیم نفوذ مدرسه را به منزل میآورند. یکی دیگر از مظاهر زندگی شهری این است که فرد کمتر در قید شبکه روابط خویشاوندی است، شاید او با برخی از هم شهریها و هم ولایتیهای خود ارتباط داشته باشد، اما اصولاً بیشتر با محیطهای اداری و غیر شخصی سر وکار دارد، و این قبیل محیطها اغلب نسبت به مناسبات شخصی بی توجه هستند. در عوض بیشتر با محیط غیرشخصی و اداری درگیر است کهبه مناسبات شخصی عنایت ندارد و در مواقع گرفتاری و سختی با افراد و دستگاههایی سر وکار پیدا میکند که روابط او با آنها خیلی رسمی و احیاناً خیلی حساب شده است (وینرد[17]، ترجمه رحمت الله مقدم مراغه ای،1355).
22-2- نظریه مورد استفاده
با توجه بهمرور یافتههای پژوهشهای تجربی و نظریههای مرتبط با موضوع تحقیق، میتوان گفت اساس نظریه راهنمای تحقیق را نظریات نوسازی تشکیل میدهد، که عمدتاً مفهومسازی دوگانه سنتی و مدرن را، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد، مطرح میسازد. برای این منظور، یعنی توضیح جامعه سنتی و مدرن و رابطه فرد با نظام اجتماعی، از نظریات و آراء تونس درزمینه تفکیک اجتماع از جامعه، نیل اسملسر بهویژه تأکید بر فرایند تفکیک و تمایز اجتماعی در جامعه مدرن و چند کارکردی بودن نهادها در جامعه سنتی و تک کارکردی و تخصصی شدن نهادها در جامعه مدرن، ردفیلد در باب ویژگیهای جامعه قومی (سنتی) و شهری (جامعه مدرن)، بهویژه تأکید او بر اهمیت گروه خویشاوندی در جامعه قومی، بهخصوص آراء دورکیم، در باب تفکیک جامعه دارای انسجام مکانیکی (سنتی) از جامعه دارای انسجام ارگانیکی (جامعه مدرن) و تأکید بر اهمیت وجدان جمعی در تعیین چگونگی رفتار و باورهای افراد و بروز خشم عمومی بر ضد جرم و تخطی از فرامین اجتماعی در جامعه دارای انسجام مکانیکی و در جامعه دارای انسجام ارگانیکی، تضعیف واکنشهای جمعی بر ضد تخطی از ممنوعیتهای اجتماعی و بهعبارتدیگر آزادی عمل فرد بهعنوان یک شخص حقوقی استفاده گردیده است. اگر روستا را نماد جامعه سنتی و شهر را نماد جامعه مدرن بدانیم، باید گفت که شهرها همیشه برای انجام پارهای کارکردها به وجود آمدهاند که انجام آنها از عهده. اشکال دیگر اسکان ساخته نبوده است. از بدو تاریخ، شهرها دو کارکرد اولیه و عمده داشتهاند: اداری و تجاری. در جریان مبادلات مردم شهر با محصولات و راه و رسم زندگی مردم دیگر آشنا میشدند بدین ترتیب، شهر، نه به الزام، بلکه طبق معمول، مرکزی بود که افکار جدید در آن جریان مییافت و مبادلات فکری را میسر میساخت و حداقل میتوان گفت که مبادلات فکری در شهرها بیشتر از مراکز روستایی ممکن است (وینرد ،ترجمه رحمت الله مقدم باید تأکید شود رشد و تکوین شخصیت و گرایش افراد در جامعه سنتی و مدرن از طریق فرایند جامعهپذیری یا اجتماعی شدن صورت میگیرد. در طی این فرایند انگارههای ارزشی، که در جامعه سنتی بهطور عمده خاص گرا، عاطفی و انتشاری است، منتقل میشود. گرایش افراد در اثر تعامل با اعضای خانواده و بزرگان نهادینه و درونی میشود. درحالیکه در جامعه مدرن استعدادها، سلایق، ارزشها و گرایشهای افراد. در فرایند جامعهپذیری توسط خانواده، گروه همسالان، مدرسه، رسانهها و محیط کار شکل میگیرد. ضمناً آنکه در سازمان رسمی مدرسه انگارههای ارزشی بهطور عمده عامگرا و خنثی هستند. بهعلاوه، استفاده از رسانههای جمعی در جامعه مدرن در کنار آموزش مدرسهای، مسافرت و محیط کار میتواند تحول عمدهای در گرایش افراد به وجود آورده و درنتیجه از خودمحوری، قوم مداری و خاص گرایی افراد بکاهد (چلبی، 1375). در این میان استفاده از رسانهها، که یک عامل بسیار مهم جامعهپذیری است، زمینه یادگیری اجتماعی و ابزار عمدهای برای مشارکت افراد در جامعه » پیرامونیشان را فراهم میآورد (روزن گرن [18]و ویندال[19]، 1989 ).
23-2- تعریف مفاهیم متغیرها
1-23-2- تعلق به جامعه قبیلهای:
به میزان تعلق یا وابستگی به گروهی از افراد که بر مبنای همخونی و اصل و نسب مشترک یا واحد گرد هم آمدهاند اطلاق میشود. خاص گرایی، جمعگرایی، همبستگی درونی قوی و کنترل اجتماعی غیررسمی از ویژگیهای بارز افراد این جامعه است.
2-23-2- تعصب قومی قبیلهای:
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: آنکه عملش نتواند او را بهجایی برساند و نسبش نیز او را بهجای نخواهد رساند (سنن ابی داود، ج 2، ص، 625). یکی از انواع تعصب که متأسفانه در جامعه ما بهشدت رواج دارد و با شدت بالایی موجود است، تعصب قومی-قبیله ای یا همان تعصب نژادی است. که بر اساس آن جامعه ما به اقوام مختلف و چندگانهای تقسیمشده که هر یک خود را برتر از دیگران میداند. همین تقسیمبندیهای نژادی و قومی است که اختلافات را دامن زده و سبب تفرقه در میان افراد جامعه شده و از اتحاد و اتفاق جلوگیری میکند. بااینکه قرآن و احادیث بهشدت این تعصبات قومی و قبیلهای را نفی میکنند اما متأسفانه این نوع تعصب چنان در میان افراد ریشه دوانده و نفوذ یافته که عوام و خواص جامعه به آن مبتلا هستند و تقریباً در جامعه بلوچ، کمتر کسی یافت می شودکه دم از برتری نژادی و قومی نزده و از آن به افتخار یاد نکند(بولاقی 1387). تعصب قومی و برتر پنداری نژادی زمانی بروز پیدا میکند که کشمکش ه و منازعاتی در سطح جامعه به دلایل گوناگونی رخ داده و در جریان باشد و اقوام موجود در جامعه در تقابل هم قرار گیرند. در این وضعیت است که حتی آین آسیب اجتماعی دامن روشنفکران و تحصیلکردگان جامعه را نیز گرفته و آنها را با سایر عوام همتراز میکند. نمونههای برجسته این قبیل تعصبات را میتوان در جریان امنتخابات و صف بندیهای انتخاباتی و نیز انتصابات مختلف اداری در جامعه مشاهده نمود. جبهه گیری و جناح بندی افراد در جریانات مختلف وقایع فوق به خوبی نشان میدهد که تعصب قومی و نژادی تا چه میزان در میان مردم بلوچ وجود دارد(فکوهی،1389). در چنین جامعه ای که هر فرد بر اساس تعلق خود به یک قوم و نژاد خود را نسبت به سایرین برتر حس میکند و خویشتن را شایسته تر میداند، مطمئناً برای خودش، حقوق ویژه ای نیز تلقی میکند. بنابراین بر اساس این پندار، سایر افراد و دیگر اقوام را مستحق رسیدن به جایگاه خود ندانسته و از منظر برتری و اربابی رعیتی به آنها مینگرد(فکوهی،1389). جامعه ای که افراد آن دارای چنین اندیشهها و عقایدی باشند، خواسته یا ناخواسته به جامعه ای طبقاتی بدل شده و گروهی که دارای قدرت، ثروت و نفوذ بیشتری باشند با پایمال نمودن حقوق ضعفا، آنان را به انزوا کشانده و به این ترتیب مقدمات کینه توزی و عداوت و ظلم و بی عدالتی را فراهم آورند(فکوهی،1389). خداوند سبحان در آیه شریفه 8 سوره مبارکه مائده میفرماید: «و دشمنی قومی شما را بر آن ندارد مه عدالت نکنید».
[دوشنبه 1398-12-12] [ 04:24:00 ب.ظ ]
|