مقاله درباره جبران خسارات، ثبت اختراعات |
حق اخلاقی همیشه برای مخترع باقی است و جامعه همیشه وی را موجود اختراع میشناسد و او را مباهی به چنین امتیازی میداند مثل اینکه نام برق با ادیسون و نام زکریای رازی با الکل همیشه با هم شنیده میشود.[130] در قانون اختراعات مصوب 1310 تصریحی به حقوق معنوی مالک ورق اختراع نشده است. در ماده 29 این قانون، قانونگذار کسی را که بدواً تقاضای ثبت اختراع به نام خود کرده به عنوان مخترع شناسایی کرده است، که میتوان به طور ضمنی از این ماده حقوق معنوی را برای مالک شناسایی کرد زیرا عنوان «مخترع» خود در برگیرنده شخصیتی که دارای حقوق معنوی منتسب به اختراع است، میباشد. با این حال، این حق در سایر قوانین مالکیت فکری به صراحت پیشبینی شده است. از جمله ماده 3 قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348 که حق بهرهبرداری مادی و معنوی از نام و اثر پدیدآورنده را از جمله حقوق او برشمرده است. ماده 4 این قانون نیز مقرر میدارد: «حقوق معنوی پدیدآورنده محدود به زمان و مکان نیست و غیرقابل انتقال است». قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای مصوب 1379 نیز به این حق پرداخته است. ماده 1 این قانون اذعان میدارد: «حق نشر، عرضه، اجرا و حق بهرهبرداری مادی و معنوی نرمافزار رایانهای متعلق به پدیدآورنده آن است …» این ماده مدت حقوق معنوی پدیدآورنده را نامحدود اعلام نموده است. ماده 6 این قانون نیز در مواردی که نرمافزار از استخدام و یا قرارداد پدید آمده است حقوق مادی را متعلق به استخدام کننده یا کارفرما دانسته است و مستنبط از آن این است که حقوق معنوی متعلق به پدیدآورنده میباشد. ماده 4 آئیننامه اجرایی این قانون با صراحت بیشتری به این حق اشاره کرده است: «حقوق معنوی موضوع قانون بدون اینکه منحصر به این تعبیر باشد عبارت است از حق انتساب نرمافزار به پدیدآورنده آن و محدود به زمان و مکان نیست و غیرقابل انتقال است». در بند هـ ماده 5 قانون ثبت اختراعات، علایم تجاری و طرحهای صنعتی 1386 چنین آمده است «در صورتی که اختراع ناشی از استخدام یا قرارداد باشد، حقوق مادی آن متعلق به کارفرما خواهد بود، مگر آنکه خلاف آن در قرارداد شرط شده باشد.» از بند مزبور که میگوید حقوق مادی آن به کارفرما تعلق دارد به خوبی استنباط میشود که یکی از حقوق اختراع یعنی حقوق مادی آن اصولاً به کارفرما تعلق دارد و اگر حقوق دیگری وجود نداشت قانونگذار لازم نمیدانست که قید مادی را به حقوق مخترع اضافه کند بنابراین حقوق غیرمادی یامعنوی آن متعلق به مخترع است.[131] بنابراین حقوق معنوی در قوانین مالکیت فکری بحق به رسمیت شناخته شده است و متعلق به خالق فعالیت فکری و غیرقابل انتساب و غیرقابل انتقال به دیگری است. در نتیجه نقض این حقوق نیز برای ناقض مسئولیت به دنبال دارد. زیرا هر حق قانونی مستلزم وجود ضمانت اجرای قانونی است. در واقع فایدهای بر حق بدون ضمانت اجرا مترتب نمیباشد. قانون اختراعات سال 1386 صریحاً به نقض حق معنوی اشاره نکرده است. ماده 60 قانون اختراعات 1386 نقض حقوق مندرج در این قانون در قابل پیگرد و خسارات ناشی از نقض را قابل مطالبه دانسته است. از جمله حقوق مندرج در این قانون حقوق معنوی میباشد بنابراین این حقوق و لطمه به آنها نیز میتواند توسط مالک تحت پیگرد قرار گیرد و خسارات ناشی از آن را مطالبه نماید.
بند دوم: زیانهای معنوی ناشی از نقض حق اختراع
همانطوری که امکان دارد از هر جرمی و تقصیری ضرر مادی حاصل شود همچنین امکان دارد که ضرر معنوی نیز حاصل شود. صدمه به منافع عاطفی وغیرمالی است: مانند احساس درد جسمی و رنجهای روحی، از بین رفتن آبرو، حیثیت و آزادی و ایجاد شرمساری زیانهای معنوی را نیز به دو گروه تقسیم کردهاند: 1) زیانهای وارده به حیثیت و شهرت یا، به طور خلاصه، آنچه در زبان عرف «سرمایه یا دارایی معنوی شخص» است. 2) لطمه به عواطف و ایجاد تألّم و تأثّر روحی که شخص، با از دست دادن عزیزان خود، یا ملاحظه درد و رنج آنان میبینند.[132] در حقوق مالکیت فکری جایگاه حقوق معنوی اهمیت کمتری از حقوق مادی ندارد و حتی در مواردی تجلی این حقوق برجستهتر و نمایانتر از حقوق مادی است. به همان نحوی که نقض میتواند حقوق مالی دارنده حق را تحت الشعاع قرار دهد و موجب خسارات مالی دارنده حق گردد بر حقوق معنوی نیز تأثیرگذار است و چه بسا تأثیری که بر حقوق معنوی وی میگذارد گاه غیرقابل جبران باشد و یا حداقل جبران آن مستلزم سپری شدن زمان طولانی و انجام فعالیت بیشتر باشد. مصداق دوم نقض حقوق معنوی مرتبط با نحوه فعالیت و جمعآوری مشتری و به طور کلی کسب شهرت و اعتبار تجاری توسط مخترع و نقض آن توسط ثالث است. کشورهایی که خسارات معنوی برای نقض مالکیت فکری مقرر میکنند، این نوع خسارتها را غالباً در مواردی اعمال میکنند که حقوق معنوی خواهان به صورت اساسی نقض شده است یا نقض آنها از روی عمد واقع شده است. عملاً این خسارتها در مواردی که شهوتخواهان وابطه نقض خدشهدار شده حکم داده میشود. این نوع جبران خسارت در جزء a بند 1 ماده 13 دستورالعمل اروپایی راجع به اجرای حقوق مالکیت فکری آورده شده است. در واقع مستند به این ماده زمانی که دادگاهها حکم به جبران خسارات میدهند در موارد مقتضی عناصری غیر از عوامل اقتصادی همچون لطمههای معنوی وارده توسط نقض را نیز در محاسبه لحاظ میکنند.[133] در هیچ کدام از قوانین اختراعات مصوب سالهای 1310 و 1386 و سایر قوانین مالکیت فکری اشارهای به این نوع خسارات معنوی نشده است که شاید علت آن عدم ارتباط مستقیم بین این نوع خسارتها و حقوق فکری باشد. زیرا این نوع حقوق معنوی ناشی از خلق اثر فکری نمیباشد بلکه بدنبال خلق آن و در نتیجه عملکرد مناسب وسیله اختراعی و از نحوه فعالیت قابل تقدی دارنده حق اختراع ناشی میشود. لذا در این مسیر چارهای جز استمداد از سایر قوانین نمیباشد. به نظر میرسد خسارت معنوی مذکور در ماده 1 قانون مسئولیت مدنی موارد اخیر را تحت شمول قرار میدهد. این ماده مقرر میدارد: «هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بیاحتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمهای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارات ناشی از عمل خود میباشد.» در ماده مذکور به حیثیت یا شهرت تجاری اشاره شده است و در ادامه این قانون، ماده 8 با ذکر مصادیق بیشتری جبران خسارت معنوی ناشی از موارد مذکور را پیشبینی و مقرر نموده است؛ «کسی که در اثر تصدیقات و با انتشارات مخالف واقع به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان وارد آورده مسئول جبران آن است. شخصی که در اثر انتشارات مزبور یا سایر وسائل مخالف یا حسن نیت مشتریانش کم و یا در معرض از بین رفتن باشد میتواند موقوف شدن عملیات مزبور را خواسته و در صورت اثبات تقصیر زیان وارده را از وارد کننده مطالبه نماید». بنابراین ماده 8 قانون مسئولیت مدنی کسی را که در اثر تصدیقات و انتشارات خلاف واقع، به حیثیت، اعتبار و شهرت و موقعیت اشخاص خسارت معنوی وارد کند و یا موجب کم شدن مشتریان و یا از بین رفتن آنها بشود رامسئول جبران خسارت وارده نموده است. لذا مستنبط از این ماده مصادیق خسارت معنوی میتواند لطمه به حیثیت، اعتبار، شهرت، موقعیت اشخاص و کم شدن یا از بین رفتن مشتریان باشد. هر چند این خسارتها ممکن است آثار مالی قابل توجهی به جای گذارند مثلاً بدنبال کم شدن مشتریان، خرید محصول اختراعی نیز کاهش یافته و در نتیجه سود کمتری عاید دارنده حق شود. ولی به نظر میرسد جنبه معنوی این حقوق که همان لطمه به اعتبار است از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که با حکم به جبران منافع از دست رفته میتوان خسارات مالی ناشی از آن را تا حدودی کاست اما خسارتهای معنوی ناشی از آن به سادگی قابل جبران نمیباشند. لذا دارنده حق اختراع میتواند مدعی شود که در نتیجه عمل نقض خسارتهای مذکور نیز به او وارد شده است. در رابطه با اشخاص حقوقی نیز به نظر میرسد مطالبه زیانهای معنوی از ناحیه آنها با اشکال مهمی مواجه نباشد «زیرا شخصیت حقوقی وجود مستقلی در برابر اعضای آن به شمار میرود و حق دارد بنام خود و برای جبران زیانهایی که به دارایی و حیثیت جمعی وارد آمده است اقامه دعوا کند».[134] در این زمینه ماده 588 قانون تجارت مقرر میدارد: «شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است …»
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 04:27:00 ب.ظ ]
|