رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان رفتار اختیاری که بصورت رسمی توسط سیستم پاداش سازمان، سازماندهی نشده؛ اما اثربخشی سازمان را افزایش می­دهد، تعریف کرد. وی رفتار شهروندی سازمانی را در 5 بعد دسته­بندی کرده است: نوع­دوستی (بشر دوستی)، حسن­نیت (تواضع)، رادمردی و گذشت(پاک بینی)، هوشیاری و فضیلت اجتماعی.  بعد نوع­دوستی، کمک به اشخاص دیگری که مشکل کاری دارند، اشاره دارد. بعد تواضع، رفتار­های ارائه اطلاعات که از مشکلات بالقوه پیشگیری می­ کنند، را توصیف می­ کند. بعد رادمردی به عنوان تمایل به تحمل شرایط اجتناب­ناپذیر ناراحت کننده، بدون شکایت و ابراز ناراحتی تعریف شده است. بعد هوشیاری به رفتار­های فراتر از سطح حداقل مورد نیاز حضور و وقت­شناسی اشاره دارد. در نهایت، فضیلت اجتماعی به مشارکت­های سازنده در رویه­های سیاسی اشاره دارد(ارگان، 1988). مطابق عقیده­ی ارگان، پادساکف و مکنزی[19] (2006)؛ ممکن است برای بسیاری از مشاغل، استعداد یا مهارت بالایی مورد نیاز نباشد و جریان کار ممکن است مهم­تر از عملکرد فردی باشد. رفتار شهروندی سازمانی ممکن است به عنوان تسهیل­کننده­ اجتماعی[20] در سازمان استفاده شود که به تسهیل جریان­های کاری سازمان کمک می­ کنند. سرانجام کارکنانی که رفتار شهروندی سازمانی را به نمایش می‌گذارند، ممکن است بر اثربخشی سازمان تأثیر مثبتی داشته باشند. بسیاری از پژوهشگران در زمینه ­های گوناگون، به رفتار شهروندی سازمانی علاقه­مند شده ‏اند. تقریبا 200 مطالعه بعد از سال 1983 انجام شده است(پادساکف، مکنزی، پین و باچراچ[21]، 2000). انواع رفتار شهروند سازمانی این تعریف بر سه ویژگی اصلی رفتار شهروندی تأکید دارد: اول اینکه این رفتار باید داوطلبانه باشد یعنی نه یک وظیفه از پیش تعیین شده و نه بخشی از وظایف رسمی فرد باشد، دوم اینکه مزایای این رفتار جنبه سازمانی دارد و ویژگی سوم این است که رفتار شهروندی سازمانی ماهیتی چندوجهی دارد. رفتارهای شهروندی در سازمان سه نوع‌اند (باین ستوک و همکاران،۲۰۰۳): اطاعت سازمانی: این واژه توصیف‌کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیتشان شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده‌اند. شاخص‌های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت‌ها با توجه به منابع سازمانی مانند “حاضرشدن به موقع در محل کار” و یا ” پیروی از قوانین، مقررات و دستورالعمل‌های موجود در محل کار” می­باشد. وفاداری سازمانی: این وفاداری به سازمان از وفاداری به خود، سایر افراد و واحدها و بخش‌های سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است (وندین[22] و همکاران،1994). مشارکت سازمان: این واژه با درگیر بودن در اداره سازمان ظهور می‌‌یابد که از آن جمله می‌‌توان به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان، اشاره کرد. مشارکت سازمانی که خود شامل سه بخش می­باشد: الف)مشارکت سیاسی: شامل مشارکت‌های غیرجدال­آمیز و غیرمجادله‌ای با دیگران است. مانند حضور مؤثر در جلسات سازمان، به اشتراک گذاشتن ایده‌ها و نقطه نظرات برای بهبود سازمان. ب)مشارکت حمایتی: شامل تلاش برای ایجاد تغییرات سازمانی درونی که ممکن است با جدال و مباحثه با دیگران نیز همراه باشد. مانند” ترغیب و تشویق مدیریت به منظور حفظ مهارت‌ها و دانش جاری سازمان” و یا” استفاده از داوری­های حرفه‌ای و تخصصی برای ارزیابی اقداماتی که برای سازمان مفید و یا مضر می‌باشد”. ج)مشارکت وظیفه‌ای: منظور ارائه رفتارهایی است که بیشتر جنبه فردی داشته ولی باعث انتفاع سازمان می‌شود. مانند “داوطلب شدن برای اضافه کاری در صورت نیاز” و یا” عدم تمایل برای دریافت آموزش‌های اضافی در سازمان به منظور بهبود عملکرد” ( البته این مورد با نمره معکوس محاسبه می­شود (وندین و همکاران،1994). این رفتارها مستقیماً تحت تأثیرحقوقی قرار دارد که از طرف سازمان به فرد داده می‌‌شود. در این چارچوب حقوق شهروندی سازمانی شامل عدالت استخدامی، ارزیابی و رسیدگی به شکایات کارکنان است. بر این اساس وقتی که کارکنان می‌‌بینند که دارای حقوق شهروندی سازمانی هستند به احتمال بسیار زیاد از خود رفتار شهروندی (از نوع اطاعت) نشان می‌‌دهند. در بعد دیگرحقوقی یعنی تأثیرحقوق اجتماعی سازمان – که دربرگیرنده رفتارهای منصفانه با کارکنان نظیر افزایش حقوق و مزایا و موقعیتهای اجتماعی است- بر رفتار کارکنان نیز قضیه به همین صورت است. کارکنان وقتی می‌‌بینند که دارای حقوق اجتماعی سازمانی هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندی (از نوع وفاداری) از خود بروز می‌‌دهند و سرانجام وقتی که کارکنان می‌‌بینند به حقوق سیاسی آنها در سازمان احترام گذاشته می‌‌شود و به آنها حق مشارکت و تصمیم ­گیری در حوزه‌های سیاست‌گذاری سازمان داده می‌‌شود، باز هم رفتار شهروندی (از نوع مشارکت) از خود نشان می‌‌دهند. ابعاد و مولفه‌های رفتار شهروندی از دیدگاه مختلف درباره ابعاد رفتار شهروندی سازمانی، هنوز توافق کاملی میان محققان وجود ندارد. برای مثال، ابعادی نظیر رفتارهای کمک کننده، رادمردی و گذشت، وفاداری سازمانی، پیروی از دستورات، نوآوری فردی، وجدان فردی، توسعه فردی، ادب و ملاحظه، رفتار مدنی، نوع دوستی در تحقیقات مختلف، به عنوان ابعاد رفتار شهروندی سازمانی مورد توجه قرار گرفته‌اند (پادساکف و همکاران 2000). پودساکف در سال 2000 میلادی، دسته‌بندی مفصلی از این گونه رفتارها انجام داده و آنها را در قالب هفت دسته تقسیم‌بندی کرده است.

  • رفتارهای یاری‌گرانه
  • جوانمردی؛
  • نوآوری فردی؛
  • فضلیت مدنی؛
  • تعهد سازمانی؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...